بقا در انقلاب هوش مصنوعی در یک اقتصاد پس از آزمایشگاه

توضیح: نظرات و نظرات بیان شده در اینجا فقط به نویسنده تعلق دارد و نظرات و عقاید رمزنگاری را نشان نمی دهد.
از آنجا که مسابقه سلاح هوش مصنوعی از شرکتهای بزرگ فناوری و هوش مصنوعی گرم می شود ، زیرا تقریباً در هر بخش فیوز می شود ، وحشت اجتناب ناپذیر شروع به ظهور می کند: وقتی ما “ما را تغییر می دهیم” – پزشکان ، مهندسان ، وکلا ، معلمان ، تحلیلگران مالی یا نویسندگان – چگونه می توانیم در جهنم درآمد کسب کنیم؟
نفس عمیق بکشید. وحشت نکنید. اگر از نزدیک بیشتر به نظر برسید ، اگرچه در دوره صنعتی چند قرن گذشته نیست ، اما این گسترش منطقی آنچه را که با اتوماسیون بیش از حد عصر دانش در چند دهه گذشته دیده ایم ، است. فناوری اصلی کلاس Luddits بود که به استفاده فزاینده از غرفه های مکانیزه و قاب های بافندگی اعتراض کرد. آنها صنعتگرانی بودند که زندگی خود را به طور خلاقانه و جسمی فرو می بردند ، و اکنون آنها ادعا کردند که کسانی که این ماشین های جدید را اداره می کنند ، معیشت خود را از بین برده اند. آیا به نظر می رسد آشنا است؟
این اعتراضات به سطح خشونت رسید ، از جمله تخریب کارخانه هایی که این ماشین ها در آن کار می کنند. هرچه قطر کوتاه مدت باشد ، ممکن است به لودیت ها ارائه شود ، این یک استراتژی طولانی مدت بسیار مؤثر نبود. نیمکت های مکانیزه و نوه های آنها برنده بازار پول و نظر کارشناس کریپتو ها شدند.
گزینه های موجود هم ارزش انسان و هم ماشین
مشکل انسانی بحران های وجودی در مواجهه با ادغام مبتنی بر دستگاه نه تنها یک داستان قدیمی به اندازه زمان است ، بلکه داستانی است که به ناچار در هر دوره ای که انسان به نوعی فناوری اعتماد دارد تکرار می شود. هنگامی که آمازون اولین روبات ها را برای اتوماسیون عملیات انبار در اوایل دهه 2000 معرفی کرد ، وی نسخه خود را از لودیت ها داشت و کارمندان ترس از لودیت ها را تجربه می کردند.
چه کسی می داند ، احتمالاً حتی اعتراضاتی علیه چرخ توسط کسانی که پشت سر هم زندگی می کردند وجود داشته است ، نه فقط مستند. هیچ کس با حرکت به عقب ، فقط با درک چگونگی سازگاری آنها با جزر و مد موجود که همیشه پیشرفت می کند ، برنده نمی شود.
در این مرحله آخر توسعه هوش مصنوعی ، این آخرین و شاید آخرین مرحله از عصر کامل خودکار اطلاعات است که به طور موثری سن اطلاعات را به پایان می رساند و چیز جدید بعدی را به همراه می آورد ، مهم نیست که چه چیزی باشد. ممکن است در حال حاضر عجیب و خطرناک به نظر برسد ، اما تمام آنچه شما نیاز دارید نوعی سازگاری کوچک و بزرگ است که همیشه باید انجام دهیم.
از آنجا که توسعه هوش مصنوعی به صورت تصاعدی افزایش می یابد ، اقتصادها با عدم قطعیت های ایجاد شده هنگام کار تاریخی بسیار کار می کنند ، و بار کار تقریباً کاملاً کاملاً از انسان تا الگوریتم ها در قالب عوامل هوش مصنوعی است. چه کار جسمی ، کار دستی ، کار فکری یا کار خلاق ، همواره کانون پول بوده است.
هیچ کس هنوز یک راه حل قابل اجرا برای آنچه متمرکز است پیشنهاد نکرده است. یک گزینه جایگزین محبوب ، که معمولاً پیشنهاد می شود ، درآمد اساسی جهانی است که کار را در کسب درآمد کاملاً رد می کند. با این حال ، هرگز به جز این خلبانان بسیار کوچک اعمال نشده است ، زیرا به اندازه کافی سلسله مراتب و اولویت های هدایت شده از تمایل به تشویق بشریت را در نظر نمی گیرد.
وارد اقتصاد ذهن شوید
در حالی که به دنبال وخیم شدن ناشی از انقلاب های فناوری گذشته هستیم ، ما تمایل داریم به جای اینکه چگونه فناوری مستقر شود و چه کسی مستقر شود ، روی فناوری تمرکز کنیم. ترس های مربوط به این فناوری ها مربوط به خود فناوری ها نیست ، بلکه در مورد چگونگی کسانی که قدرت اقتصادی دارند می توانند از این فناوری ها و کار خلاقانه ای که از آنها تقلید می کنند برای ایجاد عدم تعادل اقتصادی بیشتر استفاده کنند.
به عنوان ابزاری برای محافظت در برابر این نتیجه گیری ، ما نوع دیگری از UBI را پیشنهاد می کنیم: ذهن اصلی جهانی. درست همانطور که مکانیزاسیون دوره صنعتی الگوهای ایجاد فیزیکی را به خود اختصاص می دهد و فقط در خطوط مونتاژ تکرار می شود ، همان اتفاق می افتد که الگوهای ایجاد مبتنی بر نظر کارشناس کریپتو ها باشد. از ذهن استفاده می شود ، بنابراین سزاوار درآمدزایی است. ما باید اطمینان حاصل کنیم که مقدار مناسب به ورودی داده شده به این سیستم های جدید نسبت داده می شود ، نه تنها به این دلیل که این یک چیز درست و عادلانه است ، بلکه ایجاد همه خریدها در همه سطوح برای حفظ این اقتصاد جدید است.
در حین ایجاد اقتصاد جدید با اولویت های جدید ، باید اطمینان حاصل کنیم که افراد از حق مالکیت معنوی خود برای استفاده و کسب درآمد محافظت می کنند. از هر طریق برای انجام این کار ، عدم تمرکز ساده ترین و بهترین راه برای اطمینان از مالکیت توانایی منحصر به فرد در کسب درآمد از انواع روشنفکران در زمینه دیجیتال را ارائه داده است. ما باید به یک اقتصاد ذهن اولویت بدهیم که در آن عوامل هوش مصنوعی شخصی که از تجربه انسانی یاد می گیرند متعلق به این انسان هستند و می توانند دائماً فرصت هایی را برای درآمد ایجاد کنند.
به جای یک دست نخورده خطرناک که اقتصاد جدید هوش مصنوعی را با هزینه چندین مورد غنی سازی می کند ، ما هنوز زمان داریم تا برای بسیاری از افراد یک تغییر تحول آمیز ایجاد کنیم. ما به راه حل هایی نیاز داریم که باعث شود افراد پس از وب سایت به دنیایی بروند ، که به سمت سیستم های عمدی و با هدف هدایت می شود ، در مرکز اطلاعات بمانند. اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم ، ترس های مربوط به هوش مصنوعی ، بشریت را به امید رهایی از زنجیرهای بی فنظر کارشناس کریپتو کار و به ارزش فکری بهتر و روشن تر تبدیل می کند.



